حضور

Presence

حضور

Presence

سیمای محمد(ص)-۲

با دست خود دام ها را می بست و شیر می دوشید؛ خودش. همیشه خود افسار شترش را می گرفت. نعلین و جامه اش را خود، پینه می کرد. زیراندازش حصیر بود و بالشش لیف خرما. نان جو می خورد و خرما. هرگز سه روز متوالی نان گندم نخورد. روزه را با خرما و اگر نبود با آب افطار می کرد. اغلب یک روز در میان روزه می گرفت. از مجلسی برنمی خاست، مگر اینکه 25 بار در آنجا استغفار می کرد. اغلب رو به قبله می نشست. هر روز سیصد و شصت مرتبه به عدد رگهای بدن، می گفت:«الحمدلله رب العالمین، کثیرا علی کل حال.»
هدیه را می پذیرفت، حتی اگر جرعه ای شیر می‌بود. انگشتر نقره در دست راست می کرد و لباس سفید می پوشید و خربزه و انگور را بسیار دوست می داشت.

تابناک - 11 اسفند 1388 - نقل از کتاب "پیامبر(ص)" (داستانک‌هایی از حیات نورانی پیامبر اعظم(ص) - انتشارات کتاب دانشجویی)

سیمای محمد(ص)-۱

موی سرش از نرمه گوش پائین تر نمی آمد و اگر بلندتر می شد، میان موها را می شکافت به طرفین. پیشانی بلندی داشت و ابروان کمانی. دندانهایی صاف، سفید و زیبا. بینی باریک و کشیده. هرگاه پهلوی چراغ می نشست، نور چراغ رخت برمی بست.
مسرور که می شد، چشم بر هم می نهاد و آرام آرام لبخند روی لبهایش جاری می شد. ملیح می شد، پیامبر. گاهی وقتها هم دانه های سفید تگرگ، میان آن صورت رویایی و دلنشین می نشستند و دلبری اش را صدچندان می کردند. با اینکه نوجوانی بیش نبود، اما هرگز بلند نمی خندید؛ محمد.


تابناک - 11 اسفند 1388 - نقل از کتاب "پیامبر(ص)" (داستانک‌هایی از حیات نورانی پیامبر اعظم(ص) - انتشارات کتاب دانشجویی)

رسانه های اجتماعی مجازی

جنگ نرم، هجمه سایبری، شبکه های اجتماعی، تویتر و ...

تحقیق و جمع بندی ای رو راجع به مهندسی رسانه های اجتماعی (تاکید می کنم مهندسی و نه نقش اجتماعی این رسانه ها) داشتم. انشاءالله مفید واقع بشه.

برای دانلود، اینجا رو کلیک کنید.

..............................................................................................................................

به مطلب می رسد جویای کام، آهسته آهسته

ز دریا می کشد صیاد دام، آهسته آهسته

به مغرب می تواند رفت در یک روز از مشرق

گذارد هرکه چون خورشید گام، آهسته آهسته